نامه ای به وزیر ارشاد: این شیوه ممیزی اسلامی نیست قلدرمآبانه و کمونیستی است

Posted on دسامبر 17, 2013

0



index

پایگاه اطلاع رسانی خط امام نوشت:

دکتر محمدحسین پاپلی یزدی،  محقق و نویسنده ،اولین ایرانی دارنده جایزه انجمن جغرافیای فرانسه طی نامه سرگشاده ای به علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن برشمردن برخی مشکلات در ار انتشار کتاب و مقالات علمی از وجود ممیزی های پیش روی مولفان و ناشران انتقاد کرده و با طرح این پرسش که ” آیا ممیزی کتاب بنحو فعلی از نوع امر به معروف و نهی از منکر است ؟ آیا در وزارت ارشاد ناشرین ستاره دار وجود دارند؟ ” خطاب به وزیر ارشاد تاکید می کنند کلاس درس اخلاق اسلامی بگذارید. کلاس فرهنگ اسلام و ایران بگذارید. من به صراحت عرض می کنم برخی کارمندان شما بوئی از اخلاق اسلامی و تمدن و فرهنگ غنی اسلامی ایرانی نبردهاند .

وی در ادامه می افزاید اگر ممیزی کتاب از سنخ امر به معروف است چرا آمرین معروف هویت خود را مخفی و پنهان می کنند . دکتر محمدحسین پاپلی در ادامه این نامه سرگشاده می نویسد شیوه ممیزی کتاب با روش امروزی اسلامی نیست از سنخ امر به معروف و نهی از منکر نیست. شیوه ممیزی امروز از نوع سانسور کمونیستی آنهم از نوع استالینی آن است . شیوه ممیزی کتاب به روش امروزی از نوع قلدرمآبانه است .

در ادامه متن کامل نامه دکترمحمدحسین پاپلی می آید:

باسمه تعالی

من هشت سال است که هر سه شنبه شب به حرم مطهر حضرت رضا(ع) مشرف می شوم. بعد از زیارت حضرت ۲ رکعت نماز شکر میگذارم. نذر دارم. می دانید نذرم و شکرم برای چیست؟ برای این است که ممیزان کتاب در طول تاریخ نبوده اند . اگر در سده های قبل ممیزی کتاب به نحو امروز وجود داشت اصلا تمدن اسلامی شکوفا نشده بود.

اگر ممیزان امروزی در قرون قبل هم بودند ، ما عملا هیچ اطلاعی از کتب اربعه شیعه نداشتیم . اگر در طول سده ها ممیزی کتاب به شیوه امروزین آن بود عملا هیچ نوشته ای از شیخ کلینی ، شیخ طوسی، شیخ مفید ، شیخ مرتضی انصاری بدست ما نمی رسید. اگر ممیزی کتاب از نوع امروزین آن وجود داشت ، بخش مهمی از نهج البلاغه و صحیفه سجادیه حذف شده بود.

اگر ممیزی کتاب مثل امروز وجود داشت بخش مهمی از شاهنامه ،دیوان سنایی دیوان عطار ، مولوی ، سعدی ، حافظ، نظامی گنجوی بدست ما نمی رسید. اگر ممیزی کتاب از نوع آنچه مثلا در ارشاد مشهد انجام می شود وجود داشت،کتابهای تاریخی و جغرافیایی مثل تاریخ طبری، احسن التقاسیم فی معرفت الاقالیم و یا مختصر مفید مستوفی بافقی اصلا نابود شده بود .

ممیزان ارشاد خراسان رضوی در سال ۱۹۳۱ اجازه چاپ و نشر کتاب مختصر و مفید محمد مستوفی (نوشته قرن ۱۱ ه ق)را صادر نمیکردند. وقتی هم با پا درمیانی مدیر کل ارشاد اجازه چاپ کتاب را صادر کردند خود انتشارات مربوطه را زیر سوال بردند. یکی از دلایل مخالفت مرحوم شیخ فضل الله نوری با قانون مشروطیت اصل آزادی مطبوعات بود . شیخ می گفت: آزادی مطبوعات مخالف امر به معروف و نهی از منکر است. عده ای از علمای امروزی از جمله حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی هم که طرفدار ممیزی کتاب هستند شاید روی اصل امر به معروف و نهی از منکر تکیه دارند.

اگر ممیزی کتاب بر مبنای امر به معروف است شرایط آمر به معروف چیست؟ ممیزی کتاب با وضع فعلی از نوع تذکر ،نصیحت ،دلالت، ارشاد و هدایت نیست. از نوع امر و تحکم و دستور غیر قابل بحث و فحص و تفسیر است . نویسنده عمری می گذارد و کتابی را می نویسد. کتاب به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی تحویل می شود . نویسنده منتظر می ماند تا چه بشود ؟ یا بطور شفاهی به او خبر دهند که کتاب مجوز نمیگیرد و قابل چاپ نیست، یا شخصی مجهول الهویه ،روی کاغذ بدون سربرگ ، با دست خط و بدون امضاء دستوراتی می دهد .

دستوراتی شامل حذف مطالبی از کتاب، نویسنده باید دستورات را انجام دهد و گرنه کتاب بی کتاب . من از همه مراجع تقلید خصوصا آیت الله مکارم شیرازی که جدیدا هم مطالبی درباره ممیزی کتاب فرموده اند استفتاء می کنم. -۱ آیا امر به معروف توسط فردی مجهول الهویه لازم الاجرا است؟ -۲ آیا آمر به معروف می تواند هویت خود را مخفی کند و حکم کند و دستور بدهد؟ -۹ اگر ممیزی کتاب از سنخ امر به معروف است چرا آمرین معروف هویت خود را مخفی و پنهان می کنند . اگر آمرین، امر به معروف می کنند چرا هویت خود را علنی نمیکنند .

اگر امر به معروف است و کار ممیز ارشاد و هدایت نویسنده است ممیزان کتاب هویت و چهره های خود را بر ملا کنند. ممیزان با نویسندگان کتاب، جلسه ارشادی بگذارند. آن ها را هدایت کنند . حرف ها را بشنوند ، مستندات آن ها را ببینند و بعد تصمیم بگیرند. اگر کاری غیر از امر به معروف می کنند و آن کار آنقدر زشت است که هویت و چهره های خود را مخفی می کنند پس چرا آن کار را می کنند؟ کاری که وزارت ارشاد بخصوص در طول دولت نهم و دهم انجام داده است بقدری خلاف قانون اساسی ، زشت و غیر اسلامی است که ارشاد اسلامی به ممیزان کتاب می گوید هویت خود چهره خود را بروز ندهند. حتما ممیزان محترم هم از این وضع ناراحت هستند.

ممیزی کتاب به این شیوه میراث دولت نهم و دهم است . میراث دولتی است که می خواست با ایجاد ترس و هراس هر آدمی را وادار به سکوت کند.در وزارت علوم دانشجوی ستاره دار درست می کرد، در وزارت نیرو بلک لیست یا لیست سیاه درست می کرد، در ارشاد هم ناشر ستاره دار درست می کرد. کار ممیزان کتاب در ردیف کار امنیتی و در جهت حفظ امنیت کشور ،نظام و دولت و ملت نیست. فقط ماموران شریف امنیتی به حق موظف هستند خود را گمنام نگه دارند. فقط گمنامی ماموران امنیتی یا سربازان گمنان امام زمان (عج ) به صواب و ثواب است. آن ها اجبارا باید گمنام باقی بمانند ، تا امنیت حفظ شود. مگر ممیزان کتاب با یک عده آدم تروریست ، خلاف کار ، ضد حکومت ، ضد ملت ، ضد کشور طرف هستند که هویت و چهره های خود را مخفی می کنند.

ای ماموران ارشاد ، ای دولت، نویسندگان مملکت تروریست نیستند. وقتی ارشاد این توانایی را دارد که برخلاف قانون اساسی و همه قوانین جاری کشور بدون ذکر هیچ دلیلی موسسه انتشاراتی را ۱۱ ماه سرگردان کند چه لزومی به مخفی کاری و پنهان کاری دارد ؟ من به عنوان یک استاد ۵۶ ساله دانشگاه که ۲۲ سال است قلم به دست هستم به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام می کنم شیوه ممیزی کتاب با روش امروزی اسلامی نیست از سنخ امر به معروف و نهی از منکر نیست. شیوه ممیزی امروز از نوع سانسور کمونیستی آنهم از نوع استالینی آن است .

شیوه ممیزی کتاب به روش امروزی از نوع قلدرمآبانه است . من نمی گویم این وزارتخانه ممیزی نکند چون آزادی مطبوعات و کتاب به صورت غربی مغایر با احکام اسلامی است. تا زمانی که جمهوری اسلامی برقرار است آزادی بدون قید و شرط ممکن نیست. من پیشنهاد می کنم: از افراط و تفریط بپرهیزید. آن چه امروز انجام می دهید یک افراط بیش از حد است . ناشری کتابی را بطور رسمی جهت ممیزی به وزارت ارشاد می دهد. ممیزان کتاب اجازه چاپ و نشر کتاب را نمی دهند . از قرار معلوم بعد هم ناشر را ستاره دار می کنند و برایش مشکلاتی ایجاد می کنند .

ناشر چه گناهی دارد؟ گناهش این است که کتاب را بطور مخفی و زیر زمینی چاپ نکرده است ؟آخر بنده های خدا کسی به شما اعتماد کرده مطابق قانون شما رفتار کرده شما او را ستاره دار می کنید؟ ای ارشادی ها ای ممیزان کتاب هیچ راهی ندارید جز تبعیت از قانون اساسی. شما امروز تابع چه قانونی هستید ، تابع قوانین جمهوری اسلامی یا استالین یا رضا شاه؟ پیشنهاد می کنم: -۱ ممیزی کتاب را شفاف کنید. ممیزان باید شرایط آمر به معروف را داشته باشند . خود را مخفی نکنند ، با نویسندگان رو در رو به بحث و گفتگو بنشینند ،ارشاد کنند نه سانسور ، راهنمایی کنند نه تحقیر .هدایت کنند نه قلدری. -۲ اگر می شود ممیزی را به خود ناشران ، لااقل ناشران بزرگ واگذار کنید .

در هر صورت نظر من این است که آنچه امروز در ارشاد انجام می شود قلدرمآبانه است. جنبه شرعی بودن آن را من نمی دانم ولی قلدرمآبانه آن را با پوست و گوشت و خون و استخوان خود احساس می کنم. -۹ آیا در وزارت ارشاد ناشرین ستاره دار وجود دارند؟ اگر ناشر ستاره دار وجود دارد چرا و چگونه ستاره دار شده اند . تکلیف ناشرین ستاره دار را معلوم کنید. این وزارت خانه چگونه وزارتی است که می خواهد فرهنگ دوستان و خدمتگذاران به فرهنگ را تحقیر و سرگردان کند.

آن ها که می گویند ارشاد محل قلدری نیست به مشهد تشریف بیاورند ، اول به زیارت حضرت ثامن الحجج علی ابن موسی رضا (ع) نائل شویم و بعد با هم به اداره کل ارشاد اسلامی خراسان می رویم ببینیم کجای کار این اداره قلدری نیست. آقای وزیر بنده از حضرتعالی متشکرم که به اتکای رای مردم و در چهارچوب قانون اساسی و مطالبات مردم مشغول ایجاد تحول در ارشاد هستید. در وزارت ارشاد میراث دولت نهم و دهم سخت ریشه دار شده است . اگر با قویترین کمباین هم درو کنید نمی توانید کاری بکنید. بهتر است مرتب کلاسهای آموزشی بگذراید .

کلاس درس اخلاق اسلامی بگذارید. کلاس فرهنگ اسلام و ایران بگذارید. من به صراحت عرض می کنم برخی کارمندان شما بوئی از اخلاق اسلامی و تمدن و فرهنگ غنی اسلامی ایرانی نبردهاند . کلاسهای تعامل و مهرورزی و احترام متقابل بگذارید. فقط آموزش قانون اساسی، قانون و حقوق شهروندی و اشاعه فرهنگ و تمدن اسلامی شاید دوای درد قلدری برخی عوامل شما باشد. البته پس از آموزش و حذف مقررات و ضوابط خلاف قانون اساسی اگر کارمندی خلاف کرد باید طبق قانون مجازات شود.

فرصت از دست برود، باید در بازارهای برلین و لندن و پاریس و نیویوریک و سانفرانسیسکو در جستجوی کتابهای فارسی بگردید. آیا همانطور که مردم را شبها پای سریال های کرهای ، ترکیهای نشاندهاید میخواهید مردم را پای کتابهای خارجی بنشانید . در ارشادی که کتاب هری پاتر مجوز چاپ می گیرد و کتاب جغرافیایی محمد مستوفی (قرن ۱۱ ) و خاطرات دکتر پیروز مجتهدزاده مجوز چاپ نمی گیرد آیا پای عقل و خرد و مصلحت در میان است

من الله توفیق محمد حسین پاپلی یزدی

Posted in: اخبار